به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، نشست علمی و تخصصی « مدل وابستگی به منابع در قرآن کریم»، به همت انجمن مدیریت اسلامی حوزه در دبیرخانه انجمنهای علمی حوزه های علمیه برگزار شد.
در ابتدای این نشست علمی دکتر وحید وثوقی راد دبیر این جلسه در سخنانی با اشاره به اهمیت بازشناسی نظریات علمی در عرصه مدیریت گفت: مبنای تحقیق موضوعی قرآن، کلید واژه است و در این تحقیق روی انسان تاکید شده است؛ زمانی که به متن قرآن رجوع می کنیم کلید واژه نمی تواند عمومیت کلی را به منصه برساند.
وی افزود: در سوره مبارکه روم و در بحث ناس یک قاعده را مخصوص انسان بیان می کند؛ یعنی فطرت انسان را به خدا محوری مرتبط می داند؛ اگر این آیه را در نظر نگیریم، در عمل و در مواجهه با مدل وابستگی به منابع یک چالش ایجاد میشود.
عضو انجمن مدیریت اسلامی حوزه بیان کرد: به همین خاطر باید قواعد بنیادین قرآن را به خوبی بازشناسی کنیم تا با نظریاتی چون نظریه وابستگی به منابع بتوانیم در یک تحلیل همه جانبه ورود داشته و نتیجه بهتری از بحث بگیریم.
در ادامه این مراسم، دکتر علی عبداللهی پژوهشگر مطالعات مدیریتی و قرآنی و مدرس دانشگاه شهید بهشتی در سخنانی با ذکر این مطلب که مدلهای توصیفی رفتار انسان بسیار مهم است، گفت: مدلهای یادگیری کلاسیک، عقلانیت محدود و چشم انداز از جمله این مدلهای توصیفی هستند که توسط سه تن از برندگان جایزه نوبل مطرح شد.
وی با اشاره به رساله دکتری خود که با این موضوع نگاشته شده است گفت: این رویکرد به دنبال اکتشاف مدلهای توصیف رفتاری در قرآن است؛ در بین شاخصهایی را با توجه به الزامات، با روش تحقیقات موضوعی کیفی به قرآن عرضه شد و در این زمینه 7مدل توصیفی از رفتار انسان احصا شد.
مدرس دانشگاه شهید بهشتی اولین مفهوم کلیدی از چهار مفهوم کلیدی در مدل وابستگی به منابع را انسان ذکر کرد و افزود: برای تبیین مدل توصیفی رفتار انسان باید گفت که هرجا الانسان بیان شده است، منظور قرآن، ارایه قاعده ای در مورد نوع رایج مشترک میان انسانها است که استثناناپذیر است.
وی گفت: مفهوم دوم، مفهوم وابستگی و منابع است؛ انسان به اندازه ادراک نیازمندیش وابسته به منابع است؛ زمانی که در قرآن تدبر می کنیم به این نتیجه می رسیم که انسان به منابع و مالک منابع عالم وابستگی کاملی دارد.
عبداللهی تصریح کرد: در آیه 7 سوره علق به این نکته اشاره شده است که انسان تا زمانی که خودش را به حد بینیازی ادراک می کند طغیان گر میشود؛ به قول مرحوم علامه المصطفی، سوره علق نیز ریشه در مفهوم وابستگی دارد؛ خود سوره نیز بیان می کند انسان از یک صفت وابستگی خلق شده است.
وی افزود: مفهوم دیگری که در این زمینه مطرح است، مفهوم هلوع یا ذخیره سازی است؛ هلوع به معنای ذخیره سازی منفعت جویانه است؛ هلوع کسی است که منابع و داراییها جستجو کرده و برای خودش ذخیره کرده است.
مدرس دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: "هلوع " معادل فارسی ندارد و باید با چند کلمه و با چند آیه بعد از آیه ای که در آن از هلوع استفاده شده آن را تعریف کرد؛ هلع اشتقاق اکبر با ولع و بلع دارد؛ یعنی کسی که می خواهد با مکش و ولع چیزی را به سمت خود بکشد؛ هلع ذخیره سازی منفعت جویانه است.
حس وابستگی انسان به منابع
وی افزود: انسانها نسبت به کاهش اموال خودشان حساسیتی نامتوازن دارند؛ یعنی انسان به کاهش منابع حساس است و شدت حساسیتش هم زیاده از توازن است؛ عموم انسان ها اساسا ذخیره ساز منفعت هستند و نسبت به از دست دادن منافع خود نیز واکنش بسیار شدیدی دارند.
عبداللهی بیان کرد: در آیه" یقول اهلک مال لبدا"، باید به آیات قبل که انسان را مورد اشاره قرارداده است دقت کرد؛ چهار نکته از این آیه و آیه بعدی بدست می آید؛ اولین نکته در خصوص ادراک انسان است؛ دومین نکته، حساسیت کیفی نسبت به خرج شدن مال بسیارزیاد است.
وی افزود: نکته سوم زیاد بودن حساسیت کمی است؛ نکته چهارم نیز اینکه انسان خود را نسبت به کار خیری که انجام داده و مالی از او کم شده و او این مال را بسیار زیاد میدانسته، مقصر میداند و اگر در شرایط دیگری قرار بگیرد دیگر کار خیر انجام نمیدهد.
مدرس دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: در قرآن بیان شده است که انسان علت مال و اموال را خودش می داند و به همین دلیل واکنش شدیدی نسبت به کاهش این اموال میداد؛ این نظریه را نظریه انتساب می دانند که از قرآن استخراج شده است؛ کاهش منابع در نظر انسان بسیار بیشتر از چیزی است که وجود دارد.
رفتار انسان در وضعیت کاهش منابع
وی گفت: آیه 100 سوره مبارکه اسرا(قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنْفَاقِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا) دارای چند نکته بسیار مهم است؛ این آیه یک واکنش رفتاری نسبت به آن نگرانی نسبت به اموال را نشان میدهد.
عبداللهی بیان کرد: نتیجه این آیه آن است که انسانها به منابع تحت اختیار خود حساس هستند( خشیه الانفاق- قتورا) و این با آرامش آنها ارتباط دارد(خشیه)؛ و آنها دسترسی دیگران به منابع تحت اختیار خود را محدود میکند تا مطمئن شوند که از سطح منابعشان کاسته نمیشود(لامسکتم - قتورا).
وی گفت: با نگاه به این آیات مشخص میشود که برخی جایگزینهای تکیه گاه و اطمینان بخش برای انسان وجود دارند که می توانند شدت تکیه انسان و حساسیت او را بر اموال و دارایی تدیل کنند؛ البته در فقدان چنین جایگزینهایی انسان شدیدا نسبت به منابع و دارایی شان حساس میشوند.
این استاد دانشگاه افزود: نتیجه دیگر آن است که این مطلب با منطق ریاضی این چنین است که رابطه واکنش رفتاری انسان با این جایگزینهای اطمینان بخش به صورت معکوس میباشد؛ خداوند بیان میکند که اگر تمام ثروت این عالم را به عدهای بدهیم بازهم از ترس کم شدن این منابع نیز نگران میشوند و به همین دلیل حاضر نیستند ذره ای از این منابع را به کسی بدهند.
وی تصریح کرد: این افراد همان کسانی هستند که کفروا بایاتنا دارند؛ یعنی دل آنها به جایی گرم نیست و در حقیقت خداوند بیان می کنند که این افراد به آیات و قول الهی کافر میشوند و به قادریت خدا باور ندارند.
کارشناس علوم دینی گفت: اگر بخواهیم این مساله را در یک مدل ریاضی مشخص کنیم باید بگوییم که به طور طبیعی آنچه ایجاد حساسیت در انسان می کند شروع کاهش منابع است یعنی متغیر اصلی را باید کاهش منابع دادیم.
این محقق تصریح کرد: امکان اتمام منابع ز ترس انفاق نیز با حساسیت انسان رابطه دارد یعنی این دو رابطه نمی تواند به صورت خطی باشد؛ خدا شیب حساسیت را متغیر و افزایش معرفی می کند.
وی یادآورشد: معادله ای که در اینجا می توان ارایه داد آن است که است که انسان هنگامی که در شرایطی قرار می گیرند که ریسک کاهش سطح منابعش وجود دارد مناسب با مدل اتکای روانی اش بر منابع و اموال تحت مالکیتش به صورت رشد فزاینده ای به منابع احساس نیاز کرده و از کاهش منابع تحت تملکش جلوگیری می کند.
عبداللهی گفت: در نمودار ریاضی ذهنی که قرآن مطرح می کند انسان ها همگی در یک نمودار قرار میگیرند و هر کسی به اندازه تعلق و حساسیت خود به سمت این نگرانی و ترس و وابستگی تمایل پیدا می کند و هرچقدر وابستگی به منابع بیشتر باشد این حساسیت و ترس از تهی شدن و سقوط به سمت بینهایت میل پیدا میکند؛ انسانهایی که به آیات قرآن کفر ورزیدند وابستگی بیشتری به منابع دارند.
دستاوردهای مدیریتی
وی تصریح کرد: نکته اول این است مدل وابستگی به منابع در مفهوم استراتژی با رویکرد استراتژی مورد بحث قرار می گیرد؛ این تئوری در خصوص تک تک افراد است.
عبداللهی یادآورشد: امروزه نظریه چشم انداز بسیار تاثیرگذار است؛ مدل وابستگی به منابع در مواردی نیز مشابه نظریه چشم انداز تحلیل می کند؛ مثلا هر دو این ها به حساسیت شدید انسان به کم شدن منابع تکیه دارند؛ در همین راستا در نظریه چشم انداز بیان می کند که رنجی که انسان از ضرر و کاهش مطلوبیت می برد بیش از دو برابر لذتی است که در منفعت و افزایش دارایی می برد.
این محقق با ذکر این مطلب که در مقایسه با نظریه چشم انداز با نگاه مدل وابستگی به منابع در تبیین تثیر نوسان منابع در رفتار انسان کاملتر از نظریه چشم انداز است عنوان کرد: این مدعی به این دلیل است که قرآن بیان می کند که کم و زیاد شدن منابع متغیر کم اهمیت تری نسبت به وابستگی انسان به منابع است؛ یعنی کم و زیاد شدن منابع صرفا بر امکان اتمام منابع در رابطه تاثیر می گذارد که امکانی ناچیز در حد صفر و یک است.
وی گفت: نظریه چشم انداز امروز رویکردهای بسیار مهمی را در دنیا به خود اختصاص داده است و به همین دلیل است که صاحب این نظریه نوبل گرفت و امسال نیز یکی از متفکرین این نظریه نوبل را دریافت کرد ولی در این تحقیق به دنبال آن بودیم که اشاره کنیم که آنچه قرآن در این خصوص بیان کرده است کاملتر و پیشرفته تر است.
مدرس دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: علامه طباطبایی در تفسیر واژه انسان همیشه به شکلی تفسیر می کرد که تعریف خلق انسان را بد نداند؛ حتی در بحث "ظلوما جهولا " نیز به شکلی توضیح میدهند که در قابل یک چارچوب مشخص برداشت بدی نیست به انسان ایجاد کند؛ یعنی ایشان نسبت به واژه های توصیفی پیشداوری نمیکردند و چون به بحث خلقت باز میگشت برداشتی مثبت از خاصیت اصلی ارایه میدهد.